تقدیم به حسین سخا...
اول که عکس رو تو اینستا دیدم فکر کردم شاید یه شوخی احمقانه است ، اما هرچی گذشت دیدم نه قضیه جدیه...
شوکه شده بودم و باورم نمی شد...خیلی ناگهانی بود و اصلا نمیتونستم قبول کنم که حسین احمدی سخا دیگه نیست...
شب تا صبح خوابم نبرد و همش داشتم فکر می کردم شاید شاید شاید یه شوخی بوده ولی این هم آرومم نمیکرد .
شرایط سختی بود چون قرار بود تو این چند روز شاد باشم و دیگران رو هم تو شادی من شریک باشن... اما ناراحتی عمیقی همراه من بود ، ناراحتی بخاطر رفتن کسی که همیشه ازش یاد گرفتم ... از رفتن کسی که بنظرم باید بخاطر رفتنش به آقا تسلیت گفت...
خلاء حسین سخا رو نمیشه به این زودی پر کرد... یک آدم دغدغه مند و فعال و پر از انگیزه که بدون هیچ غروری کار می کرد...
حیف شد که رفت ...غیر از این چی میتونم بگم...
نمیخوام این آدم رو بزرگ کنم که بزرگ بود و تا زمانی هم که بود میگفتم...
برای شادی روح حسین سخا دعا میکنم و دعا کنیم...
برای آرامش دل پدر و مادر و خانواده اش...برای دل دختری که قرار بود بزودی همسرش بشه ... برای آرامش دل دوستانش ... دعا کنیم
.
.
حواسمون باشه که باید دغدغه هاش روی زمین نمونه ...
.
+این طرح رو قبلا طراحی کردم و فکر کردم شاید توصیف خوبی برای حسین سخا باشه...
+این مدت حضور در فضای مجازی برام خیلی سخت بود...
ان شا الله با اربابش محشور بشه