وتــــــــر

علی تنها ترین مـــرد زمین است







این ، حرف اولم بود و این حرف اول ، حرف آخر هم هست .خلاصه بنشینید و از خود جمع بندی کنید؛ یک عمر ، یک سال ، نمیدانم یک روز . و اگر اهل دقت و تامل هستید ، لحظه لحظه هایتان رابررسی کنید . تَهِ جوال را بیرون بکشید و ببینید چه کرده اید ؟ و چه جع آوری کرده اید ؟

آن دریچه هایی که باید باز بشود ، تنها این نیست که بنویسیم چند تا غیبت کرده ایم . چند تا نگاه به نا محرم کرده ایم ، که این ها خوبی ماست ! به خدا قسم ! آن چه ما را غرق میکند ، همان کشتی های طاعت ماست ، که سوراخ است . و ما نمی توانیم بر این کشتی ها سوار شویم تا از دریا ها بگذریم!

من گاهی که میخواهم از خودم جمع بندی نمایم ، میگویم گناهانم که گناه است برای خودت ، ولی تو از ثواب هایم بگذر . از طاعاتم بگذر! این را بدون شوخی میگویم ، که خدایا ! تو از این ها بگذر! چون ما مغرور همین طاعات هستیم .

فوز سالک / استاد علی صفایی حائری (عین . صاد)

جمع بندی از خویش ، برنامه ریزی برای آینده

امشب در نظر داشتیم به خاطر شب قدر یک جمع بندی هم از خودمان داشته باشیم . اگر این سالی را که بر ما گذشته و حتی تمامی این عمری را که تا به حال گذرانده ایم در نظر بگیریم ، میتوانیم از غرور ها و از فریب ها و خدعه هایی که شیطان برای ما در نظر دارد ، نجات پیدا کنیم.

با تامل در آن چه از عمر ما گذشته ، آن چه در قلب ما میگذرد ، آن چه در وهم و خیال ما میگذرد و با تامل در آن چه که از جوارح ما صادر شده و کارهایی که انجام داده ایم و با توجه به همّت و همّ و غمّی که داریم، میتوانیم وضع گذشته خودمان را از ابهام و غرور و شیطان بیرون بیاوریم و از فریب ها نجات پیدا کنیم و برای آینده ی مان قدمی برداریم .و ببینیم که در این عمر و مدتی که بر ما گذشته است ، چه حاصل جمعی داشته ایم؟

1.باید انسان هرسال ، گذشته از حساب سالش ، حساب خودش را نیز داشته باشد . ببیند که در سالی که گذشته چه کرده است و چقدر با خدا پیوند خورده و چه دل هایی را با رب شان پیوند داده است؟ چه قرار و بی قراری را در دل ها ریخته است؟

در معاشرت ها و رابطه هایی که وجود داشته ، حاصل جمع مان به این نیست که چقدر تحصیل ما بالا رفته ، چقدر ثروت ما بالا رفته ،چقدر اعتبار و آبروی خویش را زیاد کرده ایم . به این است که چه قرار و با بی قراری را در دل ها ریخته ایم ؟ و چگونه دل ها را از دنیا کوچ داده ایم؟ آ یا فریاد  «  فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ »[1]  را به گوش دلهای معاشرین خود رسانده ایم؟!

این ، عمر ما بود. خودتان را بررسی کنید ، ببینید که به چه چیز قرار گرفته  اید و چه بی قراری هایی دارید ؟! دیگرانی که معاشر و مصاحب شما هستند ؟ با چه چیزی رو به رو هستند . به چه چیزی دل خوش هستند . بچه ها و زن هایتان را با چه چیزی آرام کرده اید ؟ درگیری هایی که برای آنها بوده است ، با چه امیدی در وجودشان کنترل کرده اید؟ چطور با آن ها مانوس شده اید؟ چطور از آن ها بهره مند شده اید؟ آن ها را با چه چیزی گول زده و فریب داده اید و به چه دل خوش کرده اید؟

به خدا قسم ! به گونه ای آنها را استثمار کرده ایم که هیچ چیزی جز ما نبینند ، جلوه ای جز برای ما نکنند ، غذایی جز برای ما نپزند . همّ و غمّ ما این بوده است که همه خلق بسوزند تا چای ما گرم شود . خیلی چوب میخوریم ! این خوبی های ما جزء عذاب های ما خواهد بود !

کسانی که معاشر ما و امانات الهی در دست ما بودند و باید متحول می شدند ، باید به غنایی در وجود می رسیدند ، باید دیوارهای وجود و محدودیت هاشان می ریخت ، ما این ها را آن چنان محدود و صغیر و حقیر بارآورده ایم ، که با کمترین چیزی شاد میشوند و از کمترین چیزی رنج می برند . این ها داستان مهمی است . حکایت حال ماست . که به اشاره از آن میگذرم و بقیه اش را به شما و توجه و تامل خودتان وا میگذارم .

این ، حرف اولم بود و این حرف اول ، حرف آخر هم هست .خلاصه بنشینید و از خود جمع بندی کنید؛ یک عمر ، یک سال ، نمیدانم یک روز . و اگر اهل دقت و تامل هستید ، لحظه لحظه هایتان رابررسی کنید . تَهِ جوال را بیرون بکشید و ببینید چه کرده اید ؟ و چه جع آوری کرده اید ؟

آن دریچه هایی که باید باز بشود ، تنها این نیست که بنویسیم چند تا غیبت کرده ایم . چند تا نگاه به نا محرم کرده ایم ، که این ها خوبی ماست ! به خدا قسم ! آن چه ما را غرق میکند ، همان کشتی های طاعت ماست ، که سوراخ است . و ما نمی توانیم بر این کشتی ها سوار شویم تا از دریا ها بگذریم!

من گاهی که میخواهم از خودم جمع بندی نمایم ، میگویم گناهانم که گناه است برای خودت ، ولی تو از ثواب هایم بگذر . از طاعاتم بگذر! این را بدون شوخی میگویم ، که خدایا ! تو از این ها بگذر! چون ما مغرور همین طاعات هستیم .

به حقّ حق قسم! خوبی های ما ، بد است . این همان تعبیری لست که اباعبدالله  با عرفان در روز عرفه میگفتند : «  إِلَهِی مَنْ کَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِیَ، فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَسَاوِیهِ مَسَاوِیَ » [2] ؛ کسی که خوبی هایش بدی است ، پس چطور بدی هایش بدی نباشد .

کارهای خوب ما مثل کارها و خوبی های بچه هاست ، که میخواهند کاری بکنند ، چیزی بیاورند ، ولی برای ما رنج آور است و می گوییم : بس است . پس وای به بدی هاشان!

آدمی بالغ نیست ، که حقیر و صغیر است و به کم ها قانع شده است. تربیت و عنایت و تذکار مستمر حق را نفهمیده است . نشانه های راه را ندیده و چشم فرو بسته است؛  « وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ آیَاتِنَا غَافِلُونَ » . [3]

پس این ، یک حساب و جمع بندی اول ماست.

 

1. پس به سوى خدا بگریزید که من شما را از طرف او بیم‏دهنده‏اى آشکارم . سوره ذاریات -50

2.دعای عرفه

3. سوره یونس -7

  • وتر

نظرات  (۱۳)

  • صادق لطفی زاده
  • استاد بعد از مرگش دوباره زنده شد واقعا
    واقعا شد چشمه همیشه جاری

    پاسخ:
    واقعا...

    « ما پیش از آنکه تشنه شده باشیم، نوشیده ایم و پیش از آنکه به اشتها آمده باشیم و با سؤا ل ها گلاویز شده باشیم، خود را تلنبار کرده ایم و پیش از آنکه به معناها دست یافته باشیم، به کلمه ها رسیده ایم و این است که باد کرده ایم و با آنکه زیاد داریم، مریض و بى رمق هستیم و به امتلاء ذهنى و پرخورى فکرى دچار شده ایم.....»
    سلام
    به قول عارفی،اگر پرده ها کنار رود،تازه می فهمیم که باید از کارهای خوب مان هم توبه کنیم...
  • کبوتر. پَر
  • سلام ونور

     

    درست وسط خال!

    همچین که مینشینی از دور زیر نظرش میگیری. مچش را رو میکند ...

    گاهی غافل گیری میشوی ای دل غافل!

    چه موش هایی که در انبان نداری!

    شنیدمـ از یکی که ما باید دو نوع استغفار داشته باشیمـ یکی بخاطر گناه هایی که می کنیمـ یکی برای کارهای خوبی که می کنیمـ ..
    پاسخ:
    دوست دارم زیر همه کامنت های این پست هی بنویسم واقعا...!
    سلام
    چند روز پیش یه سر زدم ولی دقیقا یادم نیست. ولی احتمالش زیاده. گاهی مواقع آدرس یادم می ره بگذارم.
  • رضا خاکی
  • استادی میفرمود بعد از هر نماز ؛ سجده کنید و استغفار کنید برای نمازتان که نماز های ما به همه چیز میخورد الا نماز ...!
    موفق باشید .../

    به قول علامه حسن زاده آملی:

    الهی! همه از گناه توبه می کنند؛ و حسن را از خودش توبه ده..
  • صادق لطفی زاده
  • کتاب مشهور آسمان خاطراتی از زندگی استاد هست. خوندنش خالی از لطف نیست
    و البته کتاب آیه های سبز رو هم از دست ندین.محموعه روایت ها و اتفاقاتی هست که در کتاب های استاد اومده
    پاسخ:
    تشکر بابت معرفی کتاب
    سلام ممنون که سر زدید
    نفرمودین منظورتون از عجیبی، از خوبی عکس بود یا بدی
    پاسخ:
    سلام علیکم
    عجیب بود...آخه واقعا لازمه اون خانم این کارو بکنه؟!!!یعنی انقدر دیگه عاشق امام حسینه؟!
    انشا.. عاقبت همه مون به خیر شه
    پاسخ:
    ان شاءالله...
  • مـَـ ه جَـبـیـטּ
  • این پست رو دوس داشتم ..
  • یه تکونی به خودت بده
  • سبحان الله ...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">